خرداد 92
سفر به مشهد
اوایل خرداد با عمه الهام اینا رفتیم مشهد پابوس امام رضا(ع).شما بار دومت بود میرفتی مشهد اما بار اولت بود سوار هواپیما شدی.رفتنی حسابی اذیت کردی و دائم دریچه پنجره میکشیدی پایین و بالا اما برگشتنی خوابیدی.
دوشب اونجا بودیم خیلی خوش گذشت البته پارسل چون هنوز راه نمیرفتی کمتر اذیت کردی اما امان از امسالت که نه دستت را میذاشتی بگیریم نه بغل میومدی فقط میخاستی خودت راه بری.این صحن ها را هم زیگزاگ میرفتی ماهم دنبالت .
تازه یاد گرفتی به عمو جواد میگی "جباد"البته با تشدید
تو حرم از همه عقب تر بودیا اما داد میزدی"جبــــــــاد بدو" قربون این شیرین زبونیهات برم من
یک روز هم با تور هتل رفتیم توس و الماس شهر.
قربونت برم که با گلهای گلدان ست شدی
تنها جایی که از vاه رفتن تو در امان و ارامش بودیم الماس شهر بود که برای تو و امیر علی این ماشین ها را کرایه کردیم،هر چند اولش اصرار داشتی تو امیر علی را هل بدی
روز اخر هم یکی از خاله های نی نی سایتی به اسم خاله فاطمه زحمت کشید و با دوتا دسته گلهاش مهدیه جون و علی اقاش اومد حرم.خیلی خوشحال شدم از دیدنش اما از اینکه تو گرمای ظهر با دوتا بچه این همه راه زحمت کشید شرمندش شدم.کاش بیاد کاشان و ما جبران کنیم
باغ گیلاس بابایی
جدیدا به بابا احمد میگی "بابا توتو"اخه عید همش برات مرغ میاورد تو هم بهشون میگفتی توتو حالا هم روی بابای من اسم گذاشتی.تو میگی باباتوتو و بابا احمد از ذوق میخاد بخورتت.
اینجام سر وقت گیلاسهای نرسیده باغ رفتی و میخوری
این لباس را برات دوختم خودم خیلی دوستش دارم .
همه میگن خیلی بهت میاد
واینو