سهاسها، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

هدیه خدا،عشق ما

مهر 92

1392/9/6 15:32
نویسنده : مامان زهرا
365 بازدید
اشتراک گذاری

گردش تو روز اول مهر

امروز همه بچه ها رفتن مدرسه(یعنی 5 سال دیگر همچین روزی نازنین منم میره مدرسه؟من قربونت برم)

جاش ما هم رفتیم گردش اطراف شهر.صبحانه را یک جای با صفا تو قزاآن خوردیم

اینم دختر مو شونه نکرده من بعد صبحونهسها تو قزاان

ناهار هم تو قمصر

 

مهمونی خونه خاله زینب تازه عروس جمعمون

همه نی نی ها و خاله ها اومده بودن جز امیر علی پسر خاله فائزه که یکم مریض بود و نیومده بود .شما ها هم به خونه نو و تازه چیده شده رسیده بودید دیگر جایی نبود دست نزنید ما مامانها هم هی حرص خوردیم و خجالت کشیدیم که چیزی را نشکنید امتا خونه را ترکوندید انصافا.

تازه یک کار خطرناک داشتی میکردی شازده خانم که فهمیدیم.خاله زهرا که بارداره داشت روی صندلی نماز میخوند وقتی پاشد ایستاد تو صندلی را برداشتی و اگر نفهمیده بودم و مینشست برای سجده خیلی میترسیدو خدای ناکرده اتفاق بدی میفتاد اما به خیر گذشت.اوه

میگم خیلی شیطونی اینم نمونش.

لباسهایی که برای نی نی های تو راه دوخته بودیم را به خاله ها دادی اما بالا سرشون وایساده بودی باز که کردن و دیدن هی میگفتی "مال مامانه بده "هیپنوتیزم

اینم لباسهای ثنا خانم و اقا امیر صالح که از دفعات بعد مهمونی میان تو عکسها مون انشاللهلباس

اینم شما و امیر رضا شیطونهای جمع و علیرضا بچه مظلوم جمعتون.محمد طاها هم نیومد عکس بندازه مثل همیشه

تا دنیا اومدن نی نی ها فعلا مهمونی تعطیله .

ببین هنوز بعد از مهمونی فول شارژی ماشالله

سها

بابا را گول زدی؟؟؟؟متفکر

تو پروسه از پوشک گرفتن هستی الان و برای هر بار دستشویی تشریف بردن جایزه میگیری که عموما هم لواشک میخای.یکبار گذاشتمت پیش بابات و رفتم بیرون یک ساعت بعد اومدم دیدم تموم دوردهنت لواشکیه .پرسیدم سها جیش کرد.بابات هعم گفت دوبار گفت جیش دارم تا دم دستشویی رسیدیم گفت لواشک بده ووقتی بابا بهت لواشک را داده گفتی من جیش ندارم

یعنی میگم نصفت زیر زمینه راست میگم فسقلی

لواشک

اینجا هم مفتخری به لواشک خوردن و البته جیش فرمودن .این عکس دقیقا مال یک نیمه شبه و ببین فول شارژ داری بازی میکنی.


پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)